روزنامهنگاران با تجربه خبر ناب را در يک نگاه تشخيص میدهند
اگر تعدادی روزنامه نگار را گرد هم آورید و فهرستی از خبرهای بالقوه را در اختیار آنان بگذارید، احتمالا آنان به نحو شگفت آوری در اينکه کدام خبر ناب تر و پرمايه تر است، هم نظر خواهند بود. به همین دليل است که در یک روز مشخص، مطبوعات و رسانه ها معمولا اخبار یکسان و مشابهی را دنبال می کنند. اما اگر از همین روزنامه نگاران بپرسید که چرا این خبرها را انتخاب کرده اند، ممکن است در پاسخ دادن به اين پرسش با مشکل مواجه شوند. واقعیت این است که به سختی می توان یک تعریف واحد و قابل قبول از خبر ارائه کرد.
یک لغتنامه می گوید خبر، "اطلاعات در مورد وقایع یا تحولات جاری" است یا اینکه در مورد "افراد یا چیزهای جالب توجه" است.
در مورد تعريف اول به وضوح ناگزير هستيم که به شيوهای دست به انتخاب بزنيم، زيرا تمام اتفاقات و تحولاتی که در جهان روی می دهد به حدی زیاد است که نمی توان همهآنها را پوشش داد. از آن گذشته پوشش همه "تحولات" هرگز تمام شدنی نیست. مطبوعات و رسانه ها، دیگر خود را مقيد نمی دانند که آخرین آمار مربوط به کشت گندم یا فهرست تمام کسانی را که در یک روز با ريیس جمهور دیدار می کنند، منتشر کنند.
در مورد تعريف دوم هم چه کسی باید تعیین کند که یک شخص یا یک موضوع جالب توجه است؟
در واقع امروزه یکی از اصلی ترین وظایف خبرنگاران، دبیران و سردبیران، انتخاب اخبار و تمرکز بر عناصری از اين اخبار است که بيشترين ارزش خبری را دارند. این روند چالشی جدی و عمده برای روزنامه نگاران است؛ به ویژه برای آن دسته از روزنامه نگارانی که عادت کرده اند خبرهايی را پوشش دهند که توسط مقامات دولتی انتخاب شدهاند.
پولی توینبی، یکی از سردبیران ارشد بی بی سی، در مورد مشکلات تولید یک بولتن خبری برای تلویزیون می گوید:
"هر روز وقایع و تحولات این جهان عظیم و بی کران باید در یک برنامه نیم ساعته که شامل مهم ترین و جالب توجهترین خبرها باشد شکل بگیرد. سردبیران با این انتخاب دشوار روبه رو هستند که از بین جنگ در خارج از کشور، رسوايی در بیمارستانی در داخل کشور، تظاهرات هواداران حمایت از حیوانات یا تحولی جدید در جنجالی که دولت را از پای در می آورد، کدام را برگزينند. تعیین اهمیت هر خبر آسان نیست و قضاوت در مورد آن نمی تواند مطلق باشد. یک خبر خوب در یک روز مشخص می تواند در یک روز دیگر در مقایسه با دیگر خبرهای مهم، ضعیف جلوه کند. در اینجا هیچ معیار مطلقی وجود ندارد."
خبر، هرچيزی است که اهميت داشته باشد و بعضی چيزها که اهميتی ندارند.
سردبیران به دنبال چه هستند؟ فريدا موریس از تلویزیون ان بی سی در آمریکا گفته است: "خبر ، چيزی است که فوريت و اهميت داشته باشد، چیزهایی که بر زندگی ما اثردارند."
به طور کلی یک خبر ناب، (که روزنامه نگاران اغلب آن را خبر "خوب" می خوانند اما الزاما منظورشان این نیست که آن خبر، خبر خوشی است) خبری است که مهم، معنی دار و تاثيرگذار باشد و اهميتی ملموس و واقعی برای مخاطبان داشته باشد. خبر قوی و ناب باید هشیار کننده، اطلاع دهنده و آموزش دهنده باشد، یعنی به مردم اطلاعاتی بدهد که بتوانند بر اساس آن تصمیم بگیرند و انتخاب کنند.
اما این تعریف، توجهی را که مطبوعات و رسانه ها به شایعات، زندگی هنرپیشه ها و وقایع عجیب و غریب دارند، توجیه نمی کند. چنين پدیده ای البته جدید نیست. یک جمله قصار قرن نوزدهم آمریکا همچنان به خبرنگاران تازه کار گوشزد میشود: "وقتی سگ انسان را گاز می گیرد، خبر نیست. اما اگر انسان سگ را گاز بگیرد، خبر است."
وقایع غیرعادی و شگفت آور، فارغ از اينکه واقعا اهميت دارند يا نه، همیشه به صورت خبر در می آیند. همیشه برای مزاح و سرگرمی هم مانند مطالب جدی جا هست. بیشتر روزنامه نگاران معتقدند که باید خوانندگان، بینندگان و شنوندگان خود را علاقه مند، مجذوب و درگیر و بعضی اوقات حتی سرگرم کنند.
روزنامهنگاران امروزه برای توليد خبر، از مهارت های داستان نویسان، نمایشنامه نویسان و اپرانویسان استفاده های زیادی می برند. آنان به دنبال خبرهايی هستند که عوامل زیر را داشته باشد:
هیجان: تنش، جنگ قدرت، هراس، عشق و نفرت
احساسات: غم انگیز، خندهدار، امیدوارکننده یا تکان دهنده
درگيری: بین اشخاص یا کشورها
چهره های جالب: رهبران، قهرمانان، اشرار، قدرتمندان، فقرا و ثروتمندان
و ماجراهای نا تمام: ...
آدم ها دوست دارند برای آنها قصه تعریف کنید. چه بهتر که این قصهها واقعی هم باشند. دنبال اتفاقات غیر معمولی بگردید. کودکی که هر روز به مدرسه می رود و به خانه بازمیگردد خبر نمی سازد. اما اگر همان کودک یک روز در راه مدرسه دزدیده شود آن وقت همه دوست دارند دربارهاش بیشتر بدانند:
- چه طور دزدیده شد؟
- دزدها چه میخواهند؟
- خانوادهاش چه واکنشی نشان دادهاند؟
و تا زمانی که سرنوشت کودک دزدیده شده معلوم نشده شما موضوعی برای پوشش دادن دارید.
همین موضوع را بسط دهید تا روابط ایران و امریکا. تا زمانی که روابط دو کشور خوب و بدون تنش پیش میرود موضوع زیادی برای پوشش دادن وجود ندارد. اما به محض این که سفارت امریکا در ایران اشغال می شود تا زمانی که روابط به وضع عادی برگردد، اخبار زیادی برای پوشش دادن دارید؛ حتی اگر این تنش 30 سال طول بکشد.
خبر برای مخاطبان است
بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم خبر در خلاء تهیه نمی شود و مخاطبی دارد. خبرتوسط مردم واقعی که انتظارات مشخصی دارند خوانده، دیده یا شنیده میشود.
البته مطبوعات و رسانه های مختلف مخاطبان مختلفی هم دارند. بعضی رسانه ها ممکن است جوانانی را مخاطب قرار دهند که بيشتر به فرهنگ عامه پسند توجه دارند. برخی از رسانه ها هم به دنبال مخاطبان پر سن و سال تری هستند که علائق متنوعتر و وسيعتری نسبت به آنچه در اطرافشان می گذرد دارند.
کسی که روزنامه های جدی را مطالعه می کند، انتظار دارد که ازطريق خبرهای آن نشريه، جزييات قابل توجهی را درباره وقايع گوناگون ملی و بين المللی به دست آورد.
خواننده یک روزنامه عامه پسند هرچند بیشتر می خواهد سرگرم شود، اما انتظار دارد که اگر شده حتی به صورت خلاصه از وقایع مهم هممطلع شود.
بنابراین بسیار مهم است که روزنامه نگار مخاطب خود را تا سرحد امکان بشناسد.
روزنامه نگاران و سردبیران موفق همواره به مخاطبان خود فکر می کنند و از خود این سوال ها را می پرسند:
· مخاطبان ما چه کسانی هستند؟
· نیازهای آنان چیست؟
· چه چیزی را می خواهند بدانند؟
· چه سوال هایی خواهند پرسید؟
فقط با دانستن پاسخ این سوال ها است که روزنامه نگار می تواند نیازهای خوانندگان، شنوندگان یا بینندگان خود را برآورده کند. به یاد داشته باشید که در جوامع آزاد، روزنامه نگار نماینده مردم است: به آنان در مورد جامعه اطلاعات می دهد و از سوی آنان مقام های دولتی را بازخواست می کند.
اگر قصد دارید برای مردم بنویسید، با آدمها زیاد معاشرت کنید، خودتان را یکی از آنها بدانید و از موضع برتر به آدمها و مسائل آنها نگاه نکنید. روزنامه نگار خوب کسی است که خودش را از جامعه جدا نمیداند.
خبر = تغيير + تاثير + مجاورت
عالی بود اگر فرمول ساده ای وجود داشت که با آن می شد "ميزان ارزش خبری" هر گزارش را تعیین کرد، اما متاسفانه چنین فرمولی وجود ندارد.
با این همه در تمام خبرها عناصر مشترکی حضور دارند که عبارتند از: تازگی یا تغییر، تاثیر و مجاورت
اگر شما بتوانید ميزان هر یک از این عناصر را در یک خبر ارزیابی کنید، می توانید آگاهی بیشتر و روشن تری از ارزش خبری آن گزارش يا خبر داشته باشید. شما می توانید قوی ترین جنبه های ماجرا را شناسایی کنید و در خبری که برای انتشار یا پخش تهیه می کنید به آن وزن بیشتری بدهید. همچنین می توانید در میان خبرهایی که هر روزه توجه شما را جلب می کنند، قوی ترین و با ارزش ترين خبر را تشخیص دهید.
بيایيد اين عوامل را دقيق تر بررسی کنيم.
تازگی يا تغيير
چرا بايد خبری را منتشر کنیم که مردم از آن باخبرند؟ می گويند که روزنامه دیروز، فقط به درد شيشه پاک کردن می خورد. خبرهای روز قبل رادیو و تلویزیون هم به درد کسی نمی خورد.
برای اینکه یک ماجرا قابلیت خبر شدن را داشته باشد، باید عامل تازگی یا تغییر در آن وجود داشته باشد:
· اتفاقی روی می دهد، يا در گذشته روی داده و يا قرار است در آينده روی دهد. به عنوان مثال، "طوفان سختی در راه است" یا اینکه "استفاده از تلفن دستی هنگام رانندگی جرم محسوب خواهد شد".
· احتمال دارد اتفاقی بیفتد (البته این خبر ضعیف تر از اتفاقی است که حتما می افتد).
· تغییری حاصل شده یا می شود. به عنوان مثال "ارزش دلار به شدت سقوط کرده است".
· در گذشته تغییری حاصل شده یا اتفاقی افتاده اما ما تازه از آن مطلع شده ایم. به عنوان مثال، براساس اسناد دولتی که قبلا طبقه بندی اطلاعاتی و محرمانه داشته و امروز منتشر شده اند، یک وزیر سابق برای خارجی ها جاسوسی می کرده است.
توجه و کنجکاوی از اجزای طبیعی غریزه بقا است. ما می خواهیم از تحولات با خبر شویم تا بتوانیم هر تهدید احتمالی را که می تواند زندگی ما را تحت تاثير قرار دهد، دوباره ارزیابی کنیم.
قوی ترین خبر، خبری است که در آن حس فوریت وجود داشته باشد و هرکس که آن خبر را می شنود بخواهد فورا آن را به دیگران منتقل کند؛ شاید به این دلیل که خواننده، شنونده یا بیننده، با دریافت این خبر اطلاعاتی کسب می کند که می تواند براساس آن فورا اقدام کند. به عنوان مثال هنگام رانندگی از تلفن دستی استفاده نکند، خانه خود را برای مقابله با طوفان آماده کند یا ارز خود را در بازار بفروشد.
رادیو و تلویزیون در مقايسه با روزنامه و نشريه از امتيازی قابل توجه برخوردارند: می توانند هر آن خبر جدیدی پخش کنند.
ماجراهايی که در آن تغيير و تحول اندک يا بسيار کندی رخ میدهد،مناسب صفحات خبری نشريات يا اخبار راديو و تلويزيون نيستند؛ گرچه اين ماجراها میتوانند دستمايه مناسبی برای گزارش های مستند باشند.
خطرات استعمال دخانيات مثال خوبی است؛ سيگار کشيدن، يکی از علل مهم مرگ و بيماری است، امابسيار کمتر از بيماری هايی مانند ايدز که تازه کشف شدهاند و مرموز و عجيب و غريب هستند، در خبرها مورد توجه قرار می گيرد.
اين گونه ماجراها زمانی خبرساز می شوندکه يک زاويه خبری تازه برای نگريستن به آنها يافته شود، مثلا وقتی که نتايج يک تحقيق تازه منتشر شود يا کسی که با آنها سر و کار دارد، ادعايی بحث برانگيز و جنجالی رادر آن زمينه مطرح کند.
تاثير
با تمام تلاشی که برای تهیه خبر به خرج می دهيد، انتظار چه واکنشی از مخاطبان خود دارید؟ می خواهید آنان را کنجکاو کنید یا بی تفاوت؟ آيا انتظار داريد مخاطبان در واکنش به خبر شما بگويند: "اوه!" يا "که چی؟"؟
خبر قوی، خبری است که بر مخاطب اثر بگذارد. می توان گفت خبر قوی، خبری است که بالقوه بتواند زندگی ها را تغییر دهد؛ و شرايط زندگی را بهتر یا بدتر کند (البته در اکثر موارد بدتر می کند). این تغییر می تواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد. خبر، هر چه بيشتر بر مخاطبان تاثير بگذارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اين نمونه ها را در نظر بگيريد:
· یک سنگ آسمانی عظیم به سوی کره زمین در حرکت است که در صورت اصابت، حیات در زمین را نابود می کند.
· دولت، ارزش پول جاری کشور را پنجاه درصد تنزل می دهد.
· یک ماده مخدر جدید که به آسانی در خانه تولید می شود، معتادان را به جنون آدم کشی مبتلا می کند.
· قرار است دولت مالیات بر درآمد را کاهش دهد.
در هر یک از نمونه های بالا به آسانی می توان تاثیر خبر را بر مخاطب مشاهده کرد. اما بعضی وقت ها به این سادگی هم نیست.
فرض کنید قرار است یک کارخانه بزرگ تعطیل شود، اما این کارخانه در شهری نزديک شهر شما قرار دارد و در میان مخاطبان شما افراد کمی به طور مستقیم از تعطيلی اين کارخانه متضرر می شوند. اما فرض کنید شهر شما مرکز استان است و مردم از شهرهای مجاور برای خرید به آنجا میآیند. آیا ممکن است تعطیلی کارخانه شهر مجاور تعداد کسانی را که به شهر شما می آیند و پول خرج می کنند، کاهش دهد؟ در این صورت آيا تعطیلی کارخانه بر زندگی مخاطبان شما تاثیری نخواهد داشت؟ بنابراین شهروندان شهر شما، که در اينجا مخاطب شما هستند، می خواهند که از این خبر مطلع شوند. با اين همه، باید پس زمينه خبر و تاثيرات آن را برایشان تشریح کرد. این کار، جزئی از نقش یک روزنامه نگار ماهر است:
"مقام های بازرگانی هشدار می دهند که تعطیل شدن کارخانه خودروسازی شهر مجاور، میزان تجارت در شهر ما را کاهش خواهد داد. به گفته آنان کارگران این کارخانه که دستمزد بالایی دریافت می کردند سالیانه بیش از ده میلیون دلار در شهر ما خرج می کردند. از بین رفتن این درآمد، به بسیاری از تاجران و کسبه شهر ضربه بسيار سنگينی خواهد زد."
مثال:
مدتی است که گفت و گوها درباره ساخت اتوبان های دو طبقه در تهران آغاز شده است. برخی از مقام های شهری معتقد هستند ساخت این اتوبان ها می تواند ترافیک را روان کند. در عین حال، برخی از کارشناسان معتقد هستند در مسیر اتوبان های دو طبقه آلودگی هوا و صدا بیشتر است. گذشته از آن، بسیاری از خانواده های ایرانی دوست ندارند در حالی که در طبقات بالایی آپارتمان خود زندگی می کنند کسی به داخل منزل آنها سرک بکشد.
همان گونه که در مورد تازگی گفته شد، تردید و ابهام هم از تاثیر خبر کم می کند. "ممکن است سنگی آسمانی به زمين برخورد کند"، کم اثرتر است از "سنگی آسمانی به زمين اصابت می کند".
مجاورت
رسانه ها بارها خبرهايی را منتشر می کنند که چنين عنوانی دارند: "زمین لرزه در ترکيه صدها قربانی گرفت، از هم میهنان ما کسی در میان قربانیان نیست".يا "پنج نفر از هم ميهنان ما در انفجارهای بغداد کشته شدند".
بسياری با خواندن يا نوشتن چنین خبری موافق نیستند و می گویند نباید برای جان انسان ها ارزشی متفاوت قائل شد. اما اين نکته هم عجيب به نظر نمی رسد که مردم بیشتر علاقه دارند از افراد يا جاهايی با خبر شوند که به خودشان نزدیک تر است. زيرا:
· ممکن است با کسی آشنايی داشته باشند؛
· شاید با آنها احساس همبستگی بیشتری داشته باشند؛
· شاید بتوانند برای کاستن از درد و رنج آنها کاری بکنند.
تمام رسانه های خبری، اخباری را که به مخاطب نزدیک تر است يا به اصطلاح، مجاورت بيشتری دارد، ترجیح می دهند. این مجاورت می تواند جغرافیایی باشد یا اجتماعی.
شامه خبری خود را تیز کنید! به این دو خبر نگاهی بیاندازید و بگویید کدام خبر مهم تر است و چرا.
- "تعداد قربانيان سقوط يک هواپيماي خطوط هوايي اسپانيادر مادرید به 140نفر رسید".
- " یک بوئينگ مسافري 737 با 100 سرنشين در نزدیکی بیشکک، پایتخت قرقیزستان سقوط کرد؛ تعدادی از مسافران ایرانی بودند" .
مجاورت جغرافیایی به سادگی قابل درک است. یعنی شامل کسانی است که در اطراف ما هستند، مثل اعضای خانواده، دوستان، همکاران و همسایه ها.
اما مجاورت اجتماعی به علائقی وابسته است که از طریق زبان، ارتباط، تاریخ، فرهنگ و مذهب ایجاد می شود؛ مثل مردم یک کشور و پیروان یک دین. ایرانیها اغلب به شنیدن اخباری در مورد ایرانیهایی که به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند توجه دارند. مثل اخبار راجع به برخی از دانشمندان ایرانی که در سازمان ناسا به پست های کلیدی دست یافته اند. یا اخبار پیرامون فرمانده ایرانی تبار پلیس لندن که به خاطر مشاوره غیرقانونی از کار خود برکنار شده است.
به این چند خبر هم نگاهی بیندازید:
"بيش از 50 هزار نفر روز جمعه در روز درهاي باز مساجد ، از عبادتگاههاي مسلمانان درآلمان ديدن کردند"
"افغانستان عضو شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي شد"
"جشن عاطفه ها در مدرسه ايرانيان تاجيکستان برگزار شد"
در نظر گرفتن این ارتباطات باعث می شود که خبر تهیه شده ارتباط بيشتری با مخاطب داشته باشد و توجه او را جلب کند.
آيا اين خبر، واقعا خبر است؟
هر وقت مطمئن نبوديد که يک خبر تا چه اندازه ناب و باارزش است، از خودتان سوال کنید:
· این خبر چقدر تازگی دارد؟
· تاثیر آن بر مخاطب تا چه حد است؟
· از نظر جغرافیایی و اجتماعی چقدر به او مرتبط است؟
با ارزیابی این سه عامل، یعنی تازگی، تاثیر و مجاورت، روزنامه نگار می تواند ارزش خبر را تشخیص دهد و عنوان و جای آن را در يک بولتن خبری يا در صفحه روزنامه مشخص کند.
نمونه یک: پلی که دو قسمت شهر شما را به هم وصل می کند، بدون اطلاع قبلی برای انجام تعمیرات اضطراری بسته شد.
تازگی: زیاد؛ (چون بسته شدن پل ناگهانی و غیر منتظره است.)
تاثیر: زیاد؛(چون در شهر، راه ارتباطی دیگری وجود ندارد.)
مجاورت: زیاد؛ (چون پل در مرکز شهر شما است.)
در مورد این مثال تردید زیادی وجود ندارد. خبر، باارزش و مهم است.
مثال دو: فاضلاب همچنان وارد رودخانه شهر می شود.
تازگی: کم؛ (چون فاضلاب همیشه وارد رودخانه شهر می شده است.)
تاثیر: کم تا متوسط؛ (چون این امر باعث مردن ماهی ها و کثیف شدن کناره های رودخانه می شود، اما شواهدی برای اینکه سلامتی انسان ها در خطر باشد در دست نیست.)
مجاورت: زیاد؛ (چون رودخانه در مرکز شهر شما است.)
در شرایط فعلی این خبر ضعیف است. اما اگر یک مقام بهداشتی به طور علنی از این وضع انتقاد کند و یا اعتراض های مردمی به آن صورت گیرد، یک خبر جدید است که میزان تازگی آن بالا می رود. البته اگر این خبر برای مجله ماهيگیران یا یک برنامه زیست محیطی تهیه شود، میزان موثر بودن آن نیز بیشتر می شود.
مثال سه: وزیر دارایی هشدار داده که ممکن است نرخ داروهای پایه افزایش یابد.
تازگی: متوسط؛ (چون هنوز اتفاقی نیفتاده و احتمال هم دارد که نیفتد.)
تاثیر: زیاد؛ (چون بیشتر مردم گاه و بیگاه به دارو نیاز دارند.)
مجاورت: زیاد؛ (مسئله ملی است اما به همان اندازه هم در داخل شهر شما اثر می گذارد.)
چنين خبری، یک خبر ناب و باارزش است که تردید آن را ضعیف کرده است. روزنامه نگار باید داوری کند که هشدار وزیر دارایی واقعی است یا یک تهدید توخالی.
در اینجا قطعیتی وجود ندارد. حرف های یکی از سردبیران بی بی سی را به یاد بیاورید:
" سردبیران با این انتخاب دشوار روبه رو هستند که از بین جنگ در خارج از کشور، رسوايی در بیمارستانی در داخل کشور، تظاهرات هواداران حمایت از حیوانات یا تحولی جدید در جنجالی که دولت را از پای در می آورد، کدام را برگزينند. تعیین اهمیت هر خبر آسان نیست و قضاوت در مورد آن نمی تواند مطلق باشد. یک خبر خوب در یک روز مشخص می تواند در یک روز دیگر در مقایسه با دیگر خبرهای مهم، ضعیف جلوه کند. در این جا هیچ معیار مطلقی وجود ندارد."
خبر اين است...؛ زيرا...
پس از آنکه خود متوجه شديد يک مطلب به چه دليل ارزش خبری دارد، منطقی است که اين دلايل را برای شنونده، بیننده، یا خواننده خود هم روشن کنید. مخاطب را به حال خود نگذاريد که مجبور شود حدس بزند.
معمولا برای این کار باید مهم ترین جنبه خبر را در خط اول یا دوم جای دهید.
"سر خط" به مخاطب می گوید که چه اتفاقی افتاده و معنی اش برای او چیست. وقتی توجه مخاطب خود را با سرخط جلب کردید، میتوانید جزئیات بیشتری در اختیارش بگذارید.
اگر شما قسمت مهم و موثر خبر را برای آخر مطلب خود نگه دارید، ممکن است مخاطب از همان ابتدا علاقه خود را برای دنبال کردن خبر از دست بدهد. در عوض سعی کنید که در خط اول خبر به این سوال جواب دهید که "این خبر چرا مهم است و چه اثری بر مخاطبش خواهد داشت؟"
جمله ای که اهمیت خبر را بیان می کند کدام است؟
- سیاستمداران سرشناس جلسه مهمی دارند.
- یک کنفرانس مطبوعاتی در هتل اصلی شهر برگزار میشود.
- آن ها در مورد سمت های سیاسی و کسانی که اين مسئولیت ها را بر عهده خواهند گرفت، صحبت میکنند.
- آنها می گویند برای تامين هزينه تجهيزات جديد، نرخ تلفن بايد دو برابر شود.
پاسخ: طبيعی است که در اين مثال، دوبرابر شدن نرخ تلفن برای مخاطب اهميت به مراتب بيشتری دارد. بنابراين، در آغاز چنين خبری، به جای این که بنویسید امروز یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور سیاستمداران سرشناس برگزار شد، بهتر است در همان جمله اول بنویسید که سیاستمداران پیشنهاد داده اند نرخ تلفن دو برابر شود.
خبر، همه اينهاست
خبرهای روزانه از لحاظ موضوعی به گروه های انگشت شماری تقسیم می شوند. بياييد به بررسی اين طبقه بندی ها بپردازيم. خواهيد ديد که اين دسته بندی موضوعی، به نوعی با همان معيارهايی که در باره خبر گفتيم، مطابقت دارد.
خبر... برای زنده ماندن
مردم برای اینکه زنده بمانند باید بدانند چه زمانی در خطر هستند تا بتوانند از خود محافظت کنند و احساس امنيت داشته باشند. مردم هميشه به خبرهای مربوط به خشونت، خطر، عمليات امداد و نجات، جرايم و حوادث و بلاهای طبيعی توجه دارند، چه اين خبرها بر خودشان اثری مستقيم داشته باشد چه بر خانواده و دوستان، يا شهر و استان و کشورشان.
مثال:
"سيل ، خطوط فيبرنوري گيلان را در شهرستان تالش قطع كرد"
"آبرساني سريع به روستاي سيل زده ارمغانخانه ي زنجان انجام شد"
"سرپرست دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي از سمپاشي روستاهاي سيلزده اين استان براي جلوگيري از احتمال انتشار آلودگي و بيماريها خبر داد"
مردم به ويژه به بحران هايی توجه نشان می دهند که به آنها نزديک تر است، زيرا ممکن است کسانی را که می شناسند، درگير آن باشند. در اين حالت، نیاز آنان به کسب اطلاعات و اخبار بيشتر می شود. آنها می خواهند بدانند که اين بحران چرا روی داده و برای حل مشکل، چه اقداماتی صورت گرفته، يا قرار است صورت بگيرد.
از این گونه وقایع، تکان دهنده ترین خبرها ساخته می شود. موقعيت های وحشتناک و قهرمانان بی باک، باعث می شوند که احساسات و هيجان مخاطبان برانگيخته شود. خطر و ماجراجویی توجه مخاطب را جلب و او را نگران می کند.
هر کسی به خطرهای بهداشتی توجه دارد چون می داند که زندگی خودش، خانواده اش و جامعهاش را به خطر میاندازد. این خطر می تواند شیوع سرماخوردگی یا بیماری های دیگر باشد. اگر مراکز درمانی درست کار نکنند، ممکن است خدمات پزشکی در دسترس نباشد. گاهی ممکن است بیماری جدیدی شناسایی شود یا شيوههای درمانی جدیدی کشف شود. گذشته از اینها خبرهای بهداشتی به مردم آموزش می دهد که چگونه سلامتی خود را حفظ کنند یا چگونه بهبود یابند. موضوعات میتواند شامل مشکلات رژیم غذایی، سوء تغذیه، برنامه های مایه کوبی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر یا بیماری هایی مثل ایدز یا یرقان باشد.
مثال:
"وزارت بهداشت :بيماري وبا درکشور کنترل شد"
خبر... برای امرار معاش
غذا و سرپناه، از اساسی ترین نیازهای بشر هستند، بنابراين شگفت آور نیست که این موضوعات غالبا در خبرها به چشم می خورند.
امروزه خرید غذا یا سکونت در جایی بدون پرداخت پول تقریباغیرممکن است. بنا بر این خبرهايی در مورد مشاغل و دیگر منابع کسب درآمد (مثل صندوق تامین اجتماعی) بسیار مورد توجه است.
مثال:
"بحران مالي آمريکا تاثيري براقتصاد ايران ندارد"
"250 غرفه درميادين ميوه تهران به تشکلهای توليدی کشاورزی واگذار می شود"
خبر... برای پرهيز از مشکلات
"خبرهای هواشناسی، چه درباره سيل و طوفان باشند چه در باره يک جبهه هوای گرم، بخشی مهم از دستور کار خبری هستند، و نمی توان آنها را نادیده گرفت."
مارک پوپسکو، سردبير خبر بی بی سی
مطبوعات و رادیو و تلویزیون در موقعیت منحصر به فردی قرار دارند تا مخاطبان خود را از مشکلاتی مطلع کنند که می تواند برایشان سختی، اخلال و تاخیر ایجاد کند. اگر این اطلاعات به موقع داده شود، مردم احتمالا می توانند بر اساس آن برنامه های خود را تغيير دهند و قدردان هشداری باشند که به آنان داده شده است.
مقامات ملی و محلی تصمیم هایی اتخاذ می کنند که تاثير زيادی بر زندگی مردم به جای می گذارد. رسانه های خبری باید بحث های مهم به ویژه در مورد سیاست ها، رويهها، مقررات و تغییرات قانونی را پوشش دهند. اما روزنامه نگاران باید مطمئن شوند که خبر در جهت منافع واقعی مردم است و تنها تبلیغاتی سیاسی نیست.
خبر... برای رشد و پيشرفت
آموزش و پرورش: همه بچه ندارند، اما هرکسی زمانی کودک بوده است. از آن گذشته بسیاری از افراد پيوسته با کودکان در تماس هستند، از خواهرزاده و برادرزاده و نوه گرفته تا فرزندان دوستان و همکاران. تقریبا تمام مردم از اهمیت آموزش و پرورش آگاهند. کیفیت و معیارهای مدارس بر توانایی کشور جهت تامین یک نیروی کار قدرتمند در آينده اثر می گذارد و در نتیجه بر اقتصاد کشور نیز تاثیر دارد.
البته فقط کودکان نیستند که از درس خواندن بهره می برند. در دنیای امروز که تحولات با سرعت رخ می دهند، بزرگسالان هم بیش از پیش، نیاز به آموزش برای مشاغل جدید را حس می کنند.
مثال:
"يک نماينده مجلس: آموزش و پرورش 500 هزار نيروي اضافي دارد"
"146 پروژه آموزشي دراستان تهران به بهره برداري مي رسد"
خبر... برای ستايش زندگی
علائق انسانی: مخاطبان می خواهند از آنچه که تاثیری مستقیم بر زندگی آنان دارد آگاه شوند، اما در عین حال مايلند از وقایعی نيز باخبر شوند که احساساتشان را تحریک می کند. خبرهايی خوشحال کننده (زنی در شهرشان شش قلو می زاید)، یا غم انگیز (تمام اعضای یک خانواده در آتش سوزی منزلشان کشته می شوند).
ورزش: حتی کسانی که به ورزش علاقه ندارند نیز از موفقیت های تیم محل خود خوشحال می شوند. موفقیت های چشمگیر ورزشی از برنامه و صفحات ورزشی به خبرهای اصلی راه پیدا می کنند. در عین حال، ورزش می تواند تجارت بزرگی هم باشد؛ چون مبالغ هنگفتی برای آگهی، تاسیسات، خرید و فروش بازیکنان و شرط بندی هزینه می شود.
محیط زیست: روز به روز بر تعداد کسانی که نگران طبیعت و محیط زیست هستند، افزوده می شود. موضوعاتی چون آلودگی، ماهیگیری، کشاورزی، منابع طبیعی، حفظ انواع مختلف جانوران و گياهان و رسيدگی به زباله و فاضلاب به صورت فزاینده ای جای بيشتری را در خبرها به خود اختصاص داده اند.
مثال:
"خودروهای غيراستاندارد 20 برابر استاندارد منواکسيد کربن توليد ميکنند"
"درياچه مهارلو در شيراز خشک شد"
"مديرکل محيط زيست استان تهران: با احداث گورستان در منطقه تلو مخالفيم"
هنر و فرهنگ: فیلم ها و نمایش های جدید، استعدادهای در حال ظهور و ستاره ها همه می توانند در خبرها جای داشته باشند تا از ملال خبرهای نامطبوع بکاهند.
مثال:
"فيلم گلشيفته فراهانی وارد بازار قاچاق شد"
" دلباختگان پنهانکانديد جايزه جشنواره فيلم ميامی شد"
سرگرمی: آدم های ثروتمند و مشهور گیرایی خاصی دارند. آنها درخشندگی، زرق و برق، شایعه و هیجان می آفرينند. دیدار یک هنرپیشه معروف یا یک سیاستمدار سرشناس همواره توجه ها را به خود جلب می کند و می تواند تصويرهای خبری يا جلوه های صوتی ارزشمندی نيز برای رسانه ها فراهم کند. رسوايیها، ازدواج، طلاق، زایمان و حتی مرگ، توجه برانگيز است. جشنواره ها، فیلمها یا کتابهای جدید و دیگر وقایع فرهنگی جلب توجه می کنند. از چنين موضوعاتی غالبا به عنوان بهترين راه پايان دادن به يک بولتن خبری استفاده شده است.
مثال:
"پل نیومن هنرپیشه مشهور آمریکایی درگذشت"
"خالق هری پاتر ثانیه ای پنج پوند درآمد دارد"
"پارک نورلند مایکل جکسون، حراج می شود"
و بالاخره: بسیاری از سردبیران می دانند که خبر می تواند علاوه بر آگاهی دادن و اطلاع رسانی، سرگرم کننده هم باشد. بسیار معمول است که بولتن خبری تلویزیون با خبر خنده دار یا عجیب و غریبی تمام شود که لبخندی بر لب مخاطب بنشاند. در بریتانیا، گویندگان در مقدمه چنین اخباری می گویند: "و بالاخره". این نامی است که امروزه به این دسته از خبرها داده شده است.
مثال:
"ویروس ایدز بیش از یک قرن پیش به انسان منتقل شد"
خبر... برای زنده ماندن
مصيبت و اضطرار
خشونت
درگيری و جنگ
جرم و قانون شکنی
بهداشت و سلامتی
مردم برای اینکه زنده بمانند باید بدانند چه زمانی در خطر هستند تا بتوانند از خود محافظت کنند و احساس امنيت داشته باشند. مردم هميشه به خبرهای مربوط به خشونت، خطر، عمليات امداد و نجات، جرايم و حوادث و بلاهای طبيعی توجه دارند، چه اين خبرها بر خودشان اثری مستقيم داشته باشد چه بر خانواده و دوستان، يا شهر و استان و کشورشان.
چند مثال:
"سيل ، خطوط فيبرنوري گيلان را در شهرستان تالش قطع كرد"
"آبرساني سريع به روستاي سيل زده ارمغانخانه ي زنجان انجام شد"
"سرپرست دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي از سمپاشي روستاهاي سيلزده اين استان براي جلوگيري از احتمال انتشار آلودگي و بيماريها خبر داد"
مردم به ويژه به بحران هايی توجه نشان می دهند که به آنها نزديک تر است، زيرا ممکن است کسانی را که می شناسند، درگير آن باشند. در اين حالت، نیاز آنان به کسب اطلاعات و اخبار بيشتر می شود. آنها می خواهند بدانند که اين بحران چرا روی داده و برای حل مشکل، چه اقداماتی صورت گرفته، يا قرار است صورت بگيرد.
از این گونه وقایع، تکان دهنده ترین خبرها ساخته می شود. موقعيت های وحشتناک و قهرمانان بی باک، باعث می شوند که احساسات و هيجان مخاطبان برانگيخته شود. خطر و ماجراجویی توجه مخاطب را جلب و او را نگران می کند.
هر کسی به خطرهای بهداشتی توجه دارد چون می داند که زندگی خودش، خانواده اش و جامعهاش را به خطر میاندازد. این خطر می تواند شیوع سرماخوردگی یا بیماری های دیگر باشد. اگر مراکز درمانی درست کار نکنند، ممکن است خدمات پزشکی در دسترس نباشد. گاهی ممکن است بیماری جدیدی شناسایی شود یا شيوههای درمانی جدیدی کشف شود. گذشته از اینها خبرهای بهداشتی به مردم آموزش می دهد که چگونه سلامتی خود را حفظ کنند یا چگونه بهبود یابند. موضوعات میتواند شامل مشکلات رژیم غذایی، سوء تغذیه، برنامه های مایه کوبی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر یا بیماری هایی مثل ایدز یا یرقان باشد.
چند مثال:
"9 تبعه غيرمجاز افغان مبتلا به وبا در زاهدان شناسايي شدند"
"وزارت بهداشت :بيماري وبا درکشور کنترل شد"
خبر... برای امرار معاش
کاريابی و استخدام
بازرگانی و صنايع
مسکن
خدمات عمومی (مثل آب و برق)
مواد غذايی
غذا و سرپناه، از اساسی ترین نیازهای بشر هستند، بنابراين شگفت آور نیست که این موضوعات غالبا در خبرها به چشم می خورند.
امروزه خرید غذا یا سکونت در جایی بدون پرداخت پول تقریباغیرممکن است. بنا بر این خبرهايی در مورد مشاغل و دیگر منابع کسب درآمد (مثل صندوق تامین اجتماعی) بسیار مورد توجه است.
مثال:
"بحران مالي آمريکا تاثيري براقتصاد ايران ندارد"
"250 غرفه درميادين ميوه تهران به تشکلهاي توليدي کشاورزي واگذار مي شود"
خبر... برای پرهيز از مشکلات
سفر و ترابری
هواشناسی
دولت
قوانين
مسائل مربوط به مصرف کنندگان
"خبرهای هواشناسی، چه درباره سيل و طوفان باشند چه در باره يک جبهه هوای گرم، بخشی مهم از دستور کار خبری هستند، و نمی توان آنها را نادیده گرفت."
مارک پوپسکو، سردبير خبر بی بی سی
مطبوعات و رادیو و تلویزیون در موقعیت منحصر به فردی قرار دارند تا مخاطبان خود را از مشکلاتی مطلع کنند که می تواند برایشان سختی، اخلال و تاخیر ایجاد کند. اگر این اطلاعات به موقع داده شود، مردم احتمالا می توانند بر اساس آن برنامه های خود را تغيير دهند و قدردان هشداری باشند که به آنان داده شده است.
مقامات ملی و محلی تصمیم هایی اتخاذ می کنند که تاثير زيادی بر زندگی مردم به جای می گذارد. رسانه های خبری باید بحث های مهم به ویژه در مورد سیاست ها، رويهها، مقررات و تغییرات قانونی را پوشش دهند. اما روزنامه نگاران باید مطمئن شوند که خبر در جهت منافع واقعی مردم است و تنها تبلیغاتی سیاسی نیست.
خبر... برای پرهيز از مشکلات
سفر و ترابری
هواشناسی
دولت
قوانين
مسائل مربوط به مصرف کنندگان
"خبرهای هواشناسی، چه درباره سيل و طوفان باشند چه در باره يک جبهه هوای گرم، بخشی مهم از دستور کار خبری هستند، و نمی توان آنها را نادیده گرفت."
مارک پوپسکو، سردبير خبر بی بی سی
مطبوعات و رادیو و تلویزیون در موقعیت منحصر به فردی قرار دارند تا مخاطبان خود را از مشکلاتی مطلع کنند که می تواند برایشان سختی، اخلال و تاخیر ایجاد کند. اگر این اطلاعات به موقع داده شود، مردم احتمالا می توانند بر اساس آن برنامه های خود را تغيير دهند و قدردان هشداری باشند که به آنان داده شده است.
مقامات ملی و محلی تصمیم هایی اتخاذ می کنند که تاثير زيادی بر زندگی مردم به جای می گذارد. رسانه های خبری باید بحث های مهم به ویژه در مورد سیاست ها، رويهها، مقررات و تغییرات قانونی را پوشش دهند. اما روزنامه نگاران باید مطمئن شوند که خبر در جهت منافع واقعی مردم است و تنها تبلیغاتی سیاسی نیست.
خبر... برای رشد و پيشرفت
آموزش و پرورش: همه بچه ندارند، اما هرکسی زمانی کودک بوده است. از آن گذشته بسیاری از افراد پيوسته با کودکان در تماس هستند، از خواهرزاده و برادرزاده و نوه گرفته تا فرزندان دوستان و همکاران. تقریبا تمام مردم از اهمیت آموزش و پرورش آگاهند. کیفیت و معیارهای مدارس بر توانایی کشور جهت تامین یک نیروی کار قدرتمند در آينده اثر می گذارد و در نتیجه بر اقتصاد کشور نیز تاثیر دارد.
البته فقط کودکان نیستند که از درس خواندن بهره می برند. در دنیای امروز که تحولات با سرعت رخ می دهند، بزرگسالان هم بیش از پیش، نیاز به آموزش برای مشاغل جدید را حس می کنند.
مثال:
"يک نماينده مجلس: آموزش و پرورش 500 هزار نيروي اضافي دارد"
"146 پروژه آموزشي دراستان تهران به بهره برداري مي رسد"
خبر... برای ستايش زندگی
علائق انسانی: مخاطبان می خواهند از آنچه که تاثیری مستقیم بر زندگی آنان دارد آگاه شوند، اما در عین حال مايلند از وقایعی نيز باخبر شوند که احساساتشان را تحریک می کند. خبرهايی خوشحال کننده (زنی در شهرشان شش قلو می زاید)، یا غم انگیز (تمام اعضای یک خانواده در آتش سوزی منزلشان کشته می شوند).
ورزش: حتی کسانی که به ورزش علاقه ندارند نیز از موفقیت های تیم محل خود خوشحال می شوند. موفقیت های چشمگیر ورزشی از برنامه و صفحات ورزشی به خبرهای اصلی راه پیدا می کنند. در عین حال، ورزش می تواند تجارت بزرگی هم باشد؛ چون مبالغ هنگفتی برای آگهی، تاسیسات، خرید و فروش بازیکنان و شرط بندی هزینه می شود.
محیط زیست: روز به روز بر تعداد کسانی که نگران طبیعت و محیط زیست هستند، افزوده می شود. موضوعاتی چون آلودگی، ماهیگیری، کشاورزی، منابع طبیعی، حفظ انواع مختلف جانوران و گياهان و رسيدگی به زباله و فاضلاب به صورت فزاینده ای جای بيشتری را در خبرها به خود اختصاص داده اند.
مثال:
"خودروهاي غيراستاندارد 20 برابر استاندارد منواکسيد کربن توليد ميکنند"
"درياچه مهارلو در شيراز خشک شد"
"مديرکل محيط زيست استان تهران: با احداث گورستان در منطقه تلو مخالفيم"
هنر و فرهنگ: فیلم ها و نمایش های جدید، استعدادهای در حال ظهور و ستاره ها همه می توانند در خبرها جای داشته باشند تا از ملال خبرهای نامطبوع بکاهند.
مثال:
"فيلم گلشيفته فراهاني وارد بازار قاچاق شد"
" دلباختگان پنهان کانديد جايزه جشنواره فيلم ميامي شد"
سرگرمی: آدم های ثروتمند و مشهور گیرایی خاصی دارند. آنها درخشندگی، زرق و برق، شایعه و هیجان می آفرينند. دیدار یک هنرپیشه معروف یا یک سیاستمدار سرشناس همواره توجه ها را به خود جلب می کند و می تواند تصويرهای خبری يا جلوه های صوتی ارزشمندی نيز برای رسانه ها فراهم کند. رسوايیها، ازدواج، طلاق، زایمان و حتی مرگ، توجه برانگيز است. جشنواره ها، فیلمها یا کتابهای جدید و دیگر وقایع فرهنگی جلب توجه می کنند. از چنين موضوعاتی غالبا به عنوان بهترين راه پايان دادن به يک بولتن خبری استفاده شده است.
مثال:
"پل نیومن هنرپیشه مشهور آمریکایی درگذشت"
"خالق هری پاتر ثانیه ای پنج پوند درآمد دارد"
"پارک نورلند مایکل جکسون، حراج می شود"
و بالاخره: بسیاری از سردبیران می دانند که خبر می تواند علاوه بر آگاهی دادن و اطلاع رسانی، سرگرم کننده هم باشد. بسیار معمول است که بولتن خبری تلویزیون با خبر خنده دار یا عجیب و غریبی تمام شود که لبخندی بر لب مخاطب بنشاند. در بریتانیا، گویندگان در مقدمه چنین اخباری می گویند: "و بالاخره". این نامی است که امروزه به این دسته از خبرها داده شده است.
مثال:
"ویروس ایدز بیش از یک قرن پیش به انسان منتقل شد"
خلاصه درس
خبر چيزی است که اهمیت داشته باشد – و بعضی چيزها که اهمیت ندارند
به طور کلی یک خبر ناب، خبری است که مهم، معنی دار و تاثيرگذار باشد و اهميتی ملموس و واقعی داشته باشد. خبر ناب باید هشیار کننده، اطلاع دهنده و آموزش دهنده باشد، یعنی به مردم اطلاعاتی بدهد که بتوانند بر اساس آن تصمیم بگیرند و انتخاب کنند.
وقایع غیرعادی و شگفت آور، فارغ از اينکه واقعا اهميت دارند يا نه، همیشه به صورت خبر در می آیند. همیشه برای مزاح و سرگرمی هم مانند مطالب جدی جا هست. هروقت مطمئن نبوديد که يک مطلب ارزش خبری دارد يا نه، عوامل زیر را در خبر ارزیابی کنید:
· تازگی يا تغيير
· تاثیر
· مجاورت
تازگی
خبر باید موضوع جدیدی را به مردم بگوید و در آن، عامل تغییر وجود داشته باشد:
· اتفاقی روی می دهد، يا آنکه در گذشته روی داده و یا قرار است در آينده روی دهد.
· ممکن است اتفاقی بیفتد؛ البته همين شک و احتمال، خبر را بلافاصله ضعيف تر از اتفاقی جلوه می دهد که "حتما" روی خواهد داد.
· تغییری حاصل شده یا می شود.
· در گذشته تغییری حاصل شده یا اتفاقی افتاده اما ما تازه از آن مطلع شده ایم.
تاثیر
خبر ناب، خبری است که بر مخاطب اثر واقعی داشته باشد. می توان گفت چنین خبری، خبری است که بالقوه بتواند زندگی ها را تغییر دهد و شرايط زندگی را بهتر یا بدتر کند (البته در اکثر موارد بد تر می کند).
مجاورت
مردم بیشتر علاقه دارند که خبرهایی از انسان ها و یا محل هایی دریافت کنند که به خودشان نزدیک تر است. این نزدیکی يا به اصطلاح، مجاورت می تواند جغرافیایی باشد یا اجتماعی. مجاورت اجتماعی بيشتر برآمده از عواملی مانند تاریخ، فرهنگ یا مذهب است.
هر وقت شک داشتيد که يک خبر تا چه اندازه ناب و باارزش است، از خودتان سوال کنید:
· این خبر چقدر تازگی دارد؟
· تاثیر آن بر مخاطب تا چه حد است؟
· از نظر جغرافیایی و اجتماعی چقدر به او مربوط است؟
مهم ترین قسمت خبر را در خط اول یا دوم آن جای دهید. سرخط به مخاطب می گوید که چه اتفاقی افتاده و اين خبر چه معنایی برای او دارد. همیشه به این سوال پاسخ دهید که خبر چه تاثیری بر مخاطب دارد.
به یاد داشته باشید که اشخاص مختلف از خبر انتظارات مختلفی دارند.
برخی از انواع خبرهای گوناگون
زنده ماندن
مصیبت و اضطرار
خشونت
درگیری و جنگ
جرم و قانون شکنی
بهداشت و سلامتی
امرار معاش
کاریابی و استخدام
بازرگانی و صنایع
مسکن
خدمات عمومی (مثل آب و برق)
مواد غذایی
پرهيز از مشکلات
سفر و ترابری
هواشناسی
دولت
قوانین
مسائل مربوط به مصرف کننده
رشد و پيشرفت
آموزش و پرورش
علائق بشری
ورزش
مسائل احساسی
محیط زیست
هنر و فرهنگ
سرگرمی